واقعا همه ما آدمها ته تهش میخوایم چند سال عمر کنیم که خودمون رو مجبور میکنیم از لذتهایی که روحمونو جلا میده جدا بشیم و به کارهایی بپردازیم که...
حالا شکر خدا من در این مدت در عرصهای کار کردم که کمی حس نوشتن و جسارتم رو ارضا میکرد اما واقعا با دیدن اون دنیا یاد سالهایی افتادم که چه قدر نقاشی با زندگیم پیوند خورده بود...
هر روز ساعتهای زیادی پای بوم مینشستم و لذت میبردم از کشیدن... لذت میبردم از رنگ دادن به دنیای بی جونی که روی بوم تصویر میکردم...
لذت میبردم از بوی رنگ روغن و نفتی که توی فضای اتاق میپیچید... و صدای موسیقی ملایمی که باید همراهیم میکرد... چه قدر دنیای زیبایی بود... به دور از همهمه و شلوغیهایی که سالهاست دور و بر خودمون به وجود آوردیم...
*********
فردا امتحان میان ترم دارم... فردا و چهارشنبه و ترم تابستونی هم به پایان میرسه...
و مهر میاد... و پاییز همیشه غمگین از راه میرسه... بر خلاف همیشه که از پاییز متنفر بودم نمیدونم چرا این بار چشم به راه برگریزون پاییزم... فکر کنم چون خودمم دارم به پاییز زندگیم نزدیک میشم و روزهای بهاریه جوانی داره به پایان میرسه...
*********
یه حرف دل: کاش میشد یاد بگیریم یه کمم به روحمون احترام بزاریم و این همه اذیتش نکنیم... دردش میاد... صداش در نمیاد اما من خوب میفهمم که دردش میاد... دردی که این روزها خیلی از آدما دارن با خودشون به هر سمت و سویی میبرن، ناشی از بی احترامی به روحشونه...
باید یه کم مهربونتر بود... روی سخنم با خودمه و بس... باید یه کمم بیشتر از جلوی پامونو نگاه کنیم... باید کمی بخشندهتر بود... یه روزی یادمه حال و احوال روحم خیلی بد بود... یه دوستی یه عکسی نشونم داد که به نظرم خیلی خوبه اگه یه کم، فقط یه کم بهش فکر کنیم...
5 قانون برای داشتن زندگی شادتر:
1. خودتان را دوست بدارید
2. خوبی کنید
3. همیشه ببخشید
4. کسی را آزار ندهید
5. مثبت باشید