امروز یه روز خاصه... برای من... و برای تو... برای تویی که وارد سومین دهه از زندگیت شدی و امیدوارم وارده دوازدهمین دهه زندگیت بشی...
و باز هم باید بگم متولدت پاییزی، تولدت هزاران هزار بار مبارک...
برای هدیه تولد امسالت خیلی فکر کردم... راستش دیگه به نوع هدیه و قیمتش فکر نمیکنم، فقط دوست دارم جشنی که برات میگیرم متفاوت باشه... دیروز برنامههامو برای جشن امروز هماهنگ کردم... بعد از کلی تحقیق یه رستوران خوب پیدا کردن به نام دوئت، که یه رستوران فرانسوی و فضای رمانتیکی داشت...
بعد یه میز خوب رزرو کردم و گفتم که تولد توئه و ازشون خواستم بهترین جاشونو برامون در نظر بگیرن... میخواستم برای گل آرایی هم سفارش بدم اما حدس زدم تو از زیاد توی چشم بودن خوشت نمیاد...
مرحله بعدی سورپرایز امروزت بود... تصمیم داشتم برات گل بفرستم محل کارت... اما محیط اداری بود و باید گل رو مستتر میکردم توی یه جعبه... صبح یه سری رفتم دنبال جعبه مناسب اما همه مغازهها بسته بودن... ظهر دوباره رفتم و جعبه مناسب رو پیدا کردم، و 5 تا شاخه رز سفید...
رز سفید، گل مورد علاقه خودمه اما واقعا دوست داشتنیه و برای تو هم همونیو گرفتم که خودم عاشقشم... توی جعبه چیدمشون... بدون تزیین... همون جوری که همیشه خودم دوست دارم... گلای آزاد و بدون ربان و تزئین...
با یه پیک فرستادم برات...
منتظر شدم تا به دستت برسه، وقتی زنگ زدی، صدات گرفته بود و انگار شاد نشدی از سورپرایز من... معذرت که نتونستم روز تولدت اون قدر که باید و شاید شادت کنم... البته مقصر من نیستم... روز تولدت اتفاقای خوبی برات نیافتاد اما
هزار بار هم اگر اتفاقات بد برات بیافته یادت باشه من هستم و من همیشه دوست دارم بهترین لحظات رو برای همراه زندگیم خلق کنم... هنوز شب نشده و هنوز وقت زیاده برای حضور توی یه فضای رویایی و تاپ تا امروز رو برات متفاوت کنم... همه تلاشمو میکنم تا روز تولدت بهترین روزت باشه ...
تولدت مبارک محمد
عاشقانههای زندگیت جاوید و موندگار...