اولین جلسه کلاس پیانو دیروز برگزار شد... و من بالاخره پشت پیانو نشستم و انگشتهامو بر اساس روند منظمی روی کلاویهها گذاشتم...
استاد گفت و گفت و گفت و من با تمام وجودم داشتم گوش میکردم... وقتی قرار شد از کلاویه دو شروع کنم و هر دو دست هماهنگ دو ر می فا سل لا سی رو بزنن، کمی گیج شدم... حرصم گرفت از اینکه نمیتونستم مثل اون با سرعت و هماهنگی این کار رو انجام بدم.
شب خانواده آقای همسر میهمان ما بودند... البته برای بعد از شام و شام خودمان هم میهمان بودیم. وقتی رسیدم خونه بعد از کمی مرتب کردن خونه، سریع نشستم پشت پیانوی مشکی براقم و بهش گفتم بالاخره شروع شد، ازین به بعد قراره دوستای خوبی برای هم باشیم... خلاصه نیم ساعتی تمرین کردم و آقای همسر هم که داشت ادامهی کارهای خونه رو میکرد مرتب میاومد و میگفت داری عالی میزنی،
به خاطر رفتن به میهمانی و بعد هم میهمان آمدن شب، زیاد نتونستم تمرین کنم...
دیروز که استاد نحوه گذاشتن انگشتها رو داشت برام میگفت خودش شروع کرد به زدن چند تا نت، اولی هم آهن خوابهای طلایی... این قطعه میتونه کاملا با روح و روان آدم بازی کنه... یعنی یکی از مهمترین دلایلی که من تصمیم گرفتم پیانو بزنم همین قطعه بود... استاد میزد و من خیره شده بودم به انگشتهاش که چه روون روی کلاویهها داره حرکت میکنه...
وقتی کلاس تموم شد ازش پرسیدم: قطعه خوابهای طلایی رو چه قدر طول میکشه تا بتونم بزنم؟ گفت: خوابهای طلایی رو فعلا نمیتونی اما بعد از 5 جلسه میتونی با تمرین زیاد البته الهه ناز رو بزنی و من کلی ذوق کردم... نمیدونم اولین باری که بتونم یه قطعه رو بزنم، چه حسی خواهم داشت... اما حتما از حس اون لحظه و اون روز اینجا خواهم نوشت
همونطور که از حس اولین جلسه کلاس عملی پیانوم اینجا نوشتم تا ثبت بشه...
وای جدددن اون پرده بخاطر ایده ی من بود؟
دقیقا به خاطر ایده تو بود
چه خوشگله... تبریک میگم عزیزم. عاشق اون رفلکس
طرح پرده توی سطح براق پیانوت شدم...
ممنون... اون پرده گلگلی ایده تو بود برای فصل پاییز.... یادته؟
سلام
یکی از کارهای خوبی که میشه انجام داد ثبت خاطرات خوبه خاطرات خوب مثل ریشه هایی هستند که آدم رو به زمان وزندگی پیوند میدند موسقیی بقول برخی از فلاسفه صدای خدا بهتون تبریک میگم
صدای خدا... تعبیر زیبایی بود...
مبارک باشه هنرمند جان
یاد گرفتی ما دیگه میایم خونه ات برامون بزنی
به به الی عزیزمان... منور نمودید دوست خوبم... واقعا خوشحال شدم از دیدن پیامت...
چشم وقتی یادگرفتم حتما برایتان خواهم نواخت...
سلام
خیلی حس بی نظیریه که ادم بتونه آهنگی را که دوست داره خودش بزنه
سلام... آره دقیقا حس بی نظریه... البته من هنوز به این حس نرسیدم... امیدوارم زودتر بتونم لمسش کنم...
موفق باشی
مرسی نیره جان