خوب که فکر میکنم خوشبختی رو میشه توی جزء جزء زندگی پیدا کرد... شاید این روزها موجی از مشکلات روی سرمون هوار شده باشه، از خبری که هفته پیش در مورد هانی عزیزم شنیدم و دلنگرانیهای بعدش تا غمی که آقای همسر با خود همراه میکشید و نگاه مردونهاش رو پر از دلنگرونی برای حفظ آسایش من و هانی کرده بود.
وقتی امروز خوب به این مشکلات فکر میکنم به یه نتیجه میرسم که من با وجود تمام فشارهایی که وارد میشه چه قدر احساس خوشبختی میکنم. خوشبختم چون همچنان بعد از سالها آقای همسر با تمام وجودش به فکر من و پسرشه... خوشبختم چون آشیونه پر مهرمون رو با تلاش و فشارهای گاها مالی داری تبدیل میکنیم به یه خونه نقلی دو خوابه با دکور مورد نظر خودمون تا بتونیم باز هم سالهای سال انشاالله توی آپارتمان پر مهرمون روزهای شاد رو خلق کنیم.
حس میکنم این خوشبختی به خاطر حضور خدا و توکلمون به خدا توی مویرگهای زندگیمون تزریق شده و هر مشکلی از جمله مشکلات مالی، مشکلات مربوط به فضای آشفته کار به خصوص بعد از روی کار اومدن «دولت فخیم تدبیر و امید» و انتقامجوییهای وحشیانه اونهایی که انسانیت رو باید برن از حیوانات بیاموزن، مشکلات مربوط به دغدغههای فضای کوچیک خونهمون و فروش نرفتن و قیمتها، مشکلات مربوط به امنیت شغلی آقای همسر، مشکلات مربوط به کنار اومدن یا نیومدن من با خانهداری یا ادامه کارم در خبرگزاری، مشکلات مربوط به حقهایی که از ما ناحق شد و دم نزدیم و فقط در خودمون فرو خوردیم، همه و همه این مشکلات وقتی قلبهای نزدیک به هم داشته باشیم واقعا پشیزی نمیارزه و دیده نمیشه...
طبیعتا روزهایی بودند که این مشکلات کمرمون رو خم کرد، حالمون رو بد کرد، چشمامون رو پر از اشک و گلومون رو پر از بغض کرد اما بعد از ورود هانی یه جریان لطیفی توی زندگیمون جاری شد که واقعا وصفناپذیره... میخوام بیشتر این رو بگم که همه ما آدمها، همه خانوادهها، همه همسران در زندگیهاشون طبیعتا دست به گریبان با مشکلاتی میشن که ناخواسته بهشون تحمیل میشه اما مهم اون عینکیه که به چشم میزنن، و دیدن نیمه پر لیوان... شاید اگر من و آقای همسر هم بخوایم مدام به این مشکلات فکر کنیم و دامن بزنیم، از خیلی از شیرینیهای زندگیمون غافل بشیم.
مهم اینه که من همیشه سعی میکنم در چنین شرایطی که گاهی با بحرانی رو به رو میشیم همراه باشم... و آقای همسر هم همین طور بوده... مهم اینه که بعد از سالها از زندگی مشترکمون هنوز قلبهامون هر روز بارها و بارها دلتنگ میشن... مهم اینه که هانی، پسرم در خانوادهای به دنیا بیاد که پدر و مادرش هر روز بارها و بارها واژه «دوستت دارم» رو زیر لب و زمزمهوار به همدیگه میگن...
مهم اینه که با وجود همه این مشکلات ما احساس خوشبختی میکنیم چون برای زندگیمون داریم تلاش میکنیم و این تلاش یعنی ما با ناامیدی داریم مبارزه میکنیم و امیدوارانه روبه جلو پیش میریم....
امروز روز ولنتاین و با اینکه منم مثل همه خانمها و شاید دخترخانمها خیلی دوست دارم در این جور مناسبتها، روزهای خاص خلق کنم، اما بود و نبود این روز،ذهنیت زندگی من رو با مشکل مواجه نمیکنه... و مهم اینه که نهم هر ماه، وقتی چشمامو باز میکنم اولین جملهای که میشنوم تبریک نهمه و شیرینترین لحظات اینه که اولین روز پیوند مشترکمون همیشه یادشه...
خلاصه اینکه امروز حس میکنم با وجود تمام روزهای سختی که داریم میگذرونیم به لطف خدا بسیار خوشبختم... چون خدا هست... و قلبهایی که توش یاد خدا جاری و ساریه...
الهی شکر...
اخ که با گوشی کامنت گذاشتن خیلی سحته ستاره جونننن
هزار بار نظر قبلی رو ارسال کردم
پست بعدی هم که به در بسته خوردم
ای جانننن... ممنون دوستم که این همه زحمت گذاشتی واسه کامنت گذاشتن... از این به بعد پستهامو رمزدار مینویسم... وی تلگرام بیا تا رمزو برات بفرستم
عزیزمممم ایشالا بسلامتی این چند ماه باقی مونده هم بگذره و هانی گل بیاد تو بغلت و خوشبختی تون کامل شه
همیشه خوشبخت و غرق در ارامش باشی دوستم:
انشالله... نگرانی واسترس که بخشی از وجودم شده دیگه... اما با هر تکون هانی انگار دنیا برام زیباتر میشه... من آدرس وبلاگت رو نمیتونم باز کنم تا برات رمزو بفرستم... اگه تلگرام هستی توی تلگرام بیا تا بهت بدم... سما شماره مو داره...
دوست خوبم خانم ستاره سلام؛
شما را به شرکت در بازی وبلاگی نوروز دعوت می کنم.امیدوارم با حضور خود مرا دلشاد کنید.
ممنون
http://joyayekar90.blogsky.com
واقعاً خدا رو شکر خوشبختی تون پایدار و همیشگی برای من دعا کن دوستم...
مرسی بانوی عزیز و دوستداشتنی... خوشبختی رو باید ساخت ونگهش داشت... باید همیشه ازش مراقبت کرد... خوشبختی همیشه هست باید دیدش و به خاطرش خدا رو شکر کرد...
انشالله مثل همیشه شاد و خوشبخت باشی و محکم....
امیدوارم همه مشکلات بزودی حل بشن و قدم پسر کوچولو براتون مایه خیر و برکت به زندگیتون باشه دوست عزیز
ممنونم... قطعا قدم یه میهمان آسمون پر از خیر و برکته...
زندگی همینه. ترکیبی از سختی ها و شیرینی ها.
و وجود سختیها و شیرینیها در کنار هم زندگی رو لذتبخش تر میکنه