درخشش ستاره

درخشش ستاره

آسمان آرام است و ستاره باز هم می‌آید، می‌درخشد آرام...
درخشش ستاره

درخشش ستاره

آسمان آرام است و ستاره باز هم می‌آید، می‌درخشد آرام...

تولدی دیگر...

برای من که سال‌هاست دارم وبلاگ‌نویسی می‌کنم، این خراب شدن یه دفعه‌ای بلاگفا، خیلی سخت بود. تقریبا هر روز چک می‌کردم تا ببینم درست شده یا نه. اما دیگه صبوری من به پایان رسید و تصمیم گرفتم درخشش ستاره رو توی بلاگ‌اسکای راه بندازم.

بعضی از دوستانم توصیه کردند که بیام به بلاگ‌اسکای اما یکی از مهم‌ترین دلایل مخالفت من این بود که حدود 6 سال آرشیو مطالبم در بلاگفا مونده بود و نمی‌خواستم دوباره بیام و از یه جای دیگه شروع کنم.

من درخشش ستاره رو تقریبا سال 88 بود که راه‌انداختنم، یعنی همون سالی که عقد کردم و تصمیم گرفتم به همراه محمدحسین، یه وبلاگ دو نفره داشته باشم... از همون موقع وبلاگ‌نویسی شروع شد... دنیای تازه‌ای که برام پر از شیرینی نوشتن و ارتباط با دوستان جدید بود... برخی از دوستانم مثل سما، نیره، فاطمه دوستان قدیمی دوران وبلاگ‌نویسی هستند که هنوز هم خواننده وبلاگ‌هاشون هستم...

خلاصه که چند روزی می‌شه دارم دل‌دل می‌کنم که اینجا رو راه بندازم یا نه... چند وقتی هست که با خودم می‌گم شاید بلاگفا درست بشه... اما امروز دیگه تصمیمم رو برای این تولد دوباره درخشش ستاره، گرفتم و اومدم تا دوباره بنویسم... اومدم تا دوباره بگردم به جمع‌های وبلاگ‌نویسی و دوست دارم با این تولد دوباره دوست‌های جدیدتری هم پیدا کنم.

دوستانی که پیشینه نسبی از درخشش ستاره می‌خوان ببینند، می‌تونن صفحه اول درخشش ستاره در بلاگفا رو بخونند. چون صفحات قدیمی‌تر باز نمی‌شه و بلاگفا آرشیو چند ساله ی وبلاگ رو نابود کرده... 

دلم می‌خواد از تمام چیزهایی که توی این دو ماه نتونستم بنویسم، شروع کنم به نوشتن اما اون قدر طولانی و زمانبر هست که قطعا خسته‌کننده خواهد بود.

از امروز به بعد من باز هم از روزانه‌ها، دغدغه‌ها، ناگفته‌ها، خاطرات خوب و شیرینم در این خونه‌ی جدید خواهم نوشت...