درخشش ستاره

درخشش ستاره

آسمان آرام است و ستاره باز هم می‌آید، می‌درخشد آرام...
درخشش ستاره

درخشش ستاره

آسمان آرام است و ستاره باز هم می‌آید، می‌درخشد آرام...

مسافرت... خرید... آشپزی...

امتحانات ترم تابستانی هم تمام شد و یه نفس راحت دیگه کشیدم... امروز هم روز تحویل پروژه کارورزیه... جالبه یکی مثل من داره بیش از 7 سال در یک سازمان به صورت تمام وقت و در عرصه‌های مختلف کار می‌کنه اون وقت باید بیاد ثابت کنه که مثلا قطعا و یقینا 120 ساعت کارورزی رسانه‌ای گذرونده...

***

این هفته، هفته پر کاری خواهد بود... پنجشنبه یه مهمونیه دخترونه توی خونمون خواهم گرفت... با حضور دوستیای دانشگاه... و قراره کلی بهمون خوش بگذره... قراره کلی جیغ و داد کنیم و چیزای خوشمزه براشون درست کنم و جشن بگیریم و ... قراره یه عالمه شیطونی کنیم و تخلیه ی انرژی... و برای این مهمانی می‌خوام نهار خوب و دسر خوب و خوشمزه و چیزای خوب آماده کنم و کلی دارم نقشه می‌چینم برای غذاهایی که می‌خوام بپزم...

این که می‌گم این هفته پر کاره چون کار رنگ کردن تراس خونه هنوز محقق نشده و خودمون قراره دست به کار شیم و قبل از آمدن مهمان‌ها، تراس رو بنفش کنیم و منم روی دیوارای بنفش شکوفه‌های سفید بکشم... تا تراس کوچولو و در واقع کافی‌شاپ دو نفرمون خوشکل تر بشه...

*****

هفته گذشته دوباره رفتم سراغ مانتو‌های گیاهی و ارگانیک و در حرکتی انتحاری سه تا مانتوی گیاهی و الیاف طبیعی خریدم و الان هنوز توی شادیه خرید مانتو‌های رنگی رنگی و دوست داشتنیم دارم سیر می‌کنم... واقعا این مانتوهای گیاهی و الیاف طبیعی مخصوصا با مارک گندم، عالیه... هم مدلاش همونایی که من خیلی خیلی دوست می‌دارم، هم رنگاش خیلی شاده و هم اینکه پارچه‌هاش با الیاف طبیعی و گیاهی درست می‌شه و همه این‌ها با هم فوق‌العاده‌شون کرده...

*****

دلم یه مسافرت می‌خواد... یه مسافرت غیر از شمال... یه مسافرت به یه جای خوب که تا حالا نرفتم... کلی برنامه داشتیم برای شهریور و هوای خوبی که داره و مسافرت امسال اما بعید می‌دونم محقق بشه...

روم نمی‌شه بگم دلم خرید می‌خواد چون هفته پیش خودمو کشتم با خرید‌های جور و واجور... اما بازم دلم خرید می‌خواد... و روسری‌های رنگی رنگی سنتی ... و کیف سنتی... و کفش قرمز و صورتی و بنفش...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.