درخشش ستاره

درخشش ستاره

آسمان آرام است و ستاره باز هم می‌آید، می‌درخشد آرام...
درخشش ستاره

درخشش ستاره

آسمان آرام است و ستاره باز هم می‌آید، می‌درخشد آرام...

بهترین نعمت...

فکر می‌کردم دل‌نگرانی‌هام از وقتی به دنیا میای شروع می‌شه، اولین بار که می‌بینمت و در آغوش می‌گیرمت و نگران شیرخوردن یا نخوردنت خواهم بود، نگران اینکه زردی نداشته باشی، به موقع به دنیا بیای و صحیح و سالم توی ساک کوچیک دستی همراه من و بابایی بریم خونه پر مهرمون...

فکر می‌کردم نگرانی‌های مادرانه از اون موقع تازه شروع می‌شه

اما پسر گلم، مامان از اولین روزی که برگه آزمایش رو دستش گرفت و یه عدد سه رقمی دید که خبر از وجود تو داشت، دل‌نگرونی‌هاش شروع شد؛ دل‌نگرونی حفظ کردن تو به بهترین صورت ممکن، دل‌نگرونی سلامتت تا اینکه سه‌ماه اول تموم شد و گفتند خطر سقط تقریبا دیگه از بین می‌ره... از اون به بعدش باز دل‌نگرونی‌های جدید... رشد به موقعت، ضربان منظمت و ... و هر بار که برای آزمایش و یا سونوگرافی می‌رم قلبا پرصدا‌تر از همیشه می‌تپه، هم از شادی دیدنت و حس کردنت و هم از دل‌نگرونی کلماتی که ممکنه از دهان دکتر خارج بشه...

خدا رو هزار بارشکر که هر بار از سلامتت گفتند و گفتند...

آره پسر گلم دل‌نگرونی‌های مادرانه من امروز بیش از هر روزیه... امروز که تو حدود 280 گرمی و قدت 20 سانتی‌متره، امروز که هنوز تکون‌های آرومت خیلی خیلی ضعیفه و هنوز اون قدر ملموس نشده، امروز که آروم داری در دنیای کوچیکی در درون وجود مامانت رشد می‌کنی، بیش از همیشه نگرانتم... نگران سلامتیت...

با اینکه دکتر بارها و بارها بهم گفت هیچ چیز نگران کننده‌ای وجود نداره اما همه وجودم پر از نگرانیه... دارم سعی می‌کنم به روی خودم نیارم اما نمی‌شه...

پسرگلم، تو الان زیباترین هدیه خداوند به منی، سلامتیت بهترین نعمت برای من...

این مدت همه بهم می‌گن به خاطر مادر بودن و حضور تو، دعاهام بیش از همیشه می‌گیره و خیلی‌ها برای خیلی‌چیزها از من می‌خوان که دعاشون کنم

کوچولوی عزیزم، این بار دستم رو می‌زارم روت و آروم لمست می‌کنم، آروم آروم زمزمه‌هامو شروع می‌کنم و ازت می‌خوام از خدا بخوای دل مامانتو آروم کنه و این دل‌نگرونی امروزم رو ازم بگیره... و امروز از زبان دکتر خبر قطعی سلامتیت رو بشنوم و بهترین نعمت زندگیم حفظ بشه...

برای مامانی دعا کن پسرکم...

نظرات 3 + ارسال نظر
بانوی سپید شنبه 24 بهمن 1394 ساعت 04:39 http://arezohayesepidam.persianblog.ir/

مادرانه نویسی هات هر دفعه چشامو خیس می کنه دوستم...
ان شالله که به راحتی و سلامتی به دنیا می یاد عزیزم نگران نباش برای منم دعا کن

عالم مادری عالم عجیبیه بانو... خودمم گاهی باور نمی‌کنم این همه ظرافت حریرگونه‌ احساس رو در دنیای مادری‌هایم... و این دنیای مادرانه همه زنان بوده

صبا سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 14:56 http://atrebeheshti.blogsky.com

امیدوارم همیشه سلامت باشین و پسر گلتون هم به سلامت به آغوشتون بیاد. این دلنگرانیهای مادرانه تا نفسی هست باقیست و این کوچولوها بزرگتر که میشن دلنگرانیهای ماهم بزرگتر میشه
خدا پشت و پناهتون

بله همیشه هست اما همه نگرانیم اینه که سالم به دنیا بیاد و سالم باشه...

نیره سه‌شنبه 20 بهمن 1394 ساعت 13:51

ان شالله به سلامت به دنیا بیاد.

انشالله...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.